پیشتر در موسسهای که خودم دانشآموز زبان بودم، مشغول به کار شدم بهعنوان معلم کودکان و علیرغم اینکه رشته تحصیلیم زبان نبود، این اتفاق به چند دلیل افتاد:
یکی علاقه شخصیم به یادگرفتن و یاد دادن زبان انگلیسی
و یکی اینکه سایر معلمها حاضر به سر و کله زدن با کودکان نبودند و تازهکار علاقمندی مثل من طعمه خوبی بهشمار میرفت :)
به هر حال، دیدم از کودکان هم خوشم میاد، و احساس کردم جای پیشرفت دارم در نتیجه در آزمون استخدامی موسسه سفیر گفتمان شرکت کردم و از آموزشگاه زبان کوچک محله مون وارد یک آموزشگاه درست و حسابی و اسم و رسم دار شدم، آزمون ورودی شامل مصاحبه گروهی بود با سوالات ساده بعد با پذیرفته شدگان تماس میگرفتند و وارد سری دیگهای از مصاحبه شدیم.. کلاسهایی برامون برگزار کردند با هزینه خودمون که اونموقع برای من پرداختش سخت بود. و بعد طبق زمانبندی که خودمون ارايه میکردیم کلاس هایی به ما واگذار میشد .. مدیریت بسیار جدی و سرسختانه، برگزاری مرتب آزمونهایی از مربیان، ویژگیهای سفیر هست.. در صورتیکه اطلاعات بیشتری نیاز داشتید در قسمت پرسش و پاسخ در خدمت هستم.
اما از همه سخت تر برای من قانونی بود که میگفت باید حتما دانشآموخته سفیر باشی تا اینجا بتونی درس بدی.. در نتیجه همزمان با اینکه یک کلاس کودکان داشتم خودم هم در یک کلاس شرکت میکردم (بعد از تعیین سطح) که برام ناگوار بود!
دیدم هزینهای که میکنم بیشتر از چیزیه که میخوام دریافت کنم... در نهایت بهدلیل اینکه میخواستم برای آزمون ارشد رشته تحصیلیم آماده بشم و وقت بیشتری برای گرفتن کلاس بیشتر نداشتم، عطایش را به لقایش بخشیدم و استعفا دادم. همچنین به نظرم برخی قوانین برای مربیان بسیرا سختگیرانه بود و نمیپسندیدم.
اگر کسی میخواهد در آموزشگاه سفیر موفق باشد نباید به شغل دیگری فکر کند و تمام اوقات زندگیاش را باید مطابق زمانبندی سفیر تنطیم کند... کلاسهای بیشتر بپذیرد تا پیشرفت کند
لطفا برای ارسال دیدگاه وارد سایت شوید.